محل تبلیغات شما



شیخ کاظم حسن پور النورانی حافظ وشارح خطبه فدکیه و برگزاری مراسم فاطمیه


⭕ اثبات دعاوی شیعه در خصوص مظلومیت حضرت فاطمةاهراء و لعن قاتلین ایشان توسط شخص رسول الله (ص) و آمین گفتن ملائکه



شیخ نورانی و افشای راز کاربرداصطلاح اشبه الناس برای امام حسن(ع)


ابن عربی و ادعای عجیب کناره گیری امام زمان عج ا. از مقام خود و مقدم شمردن عیسی (ع) در فتوحات المكية 

 

 

شیخ نورانی در پای منبر اینچنین نقل نمودند:

البته چنانچه واضح و مبرهن است صوفیان و عرفای تقلبی همیشه با جعل روایات یا استناد به روایات ضعیف اقدام به تهمت زنی به حضرات معصومین و پیامبران نموده و آنها را هم شأن انسان های عادی یا پایین تر قرار می دهند تا با این کارشان به دو مقوله ی دلخواه خود یعنی انحراف از حق و غلو در باره ی بزرگان خود دست یابند، چنانچه  گاهی شخصی چون " جلال الدین بلخی"  یا همان " ملای رومی " تهمت قضا شدن نماز پیامبر را مطرح می کند و  می گوید: 

مصطفی بی خویش شد زان خوب صوت/ شد نمازش از سر تعریس فوت

و گاهی نیز قبله گاه و شیخ العرفان و شیخ التصوف محی الدین ابن عربی کاخ نشین، بر خلاف نظر قطعی شیعیان و بزرگان اهل سنت مدعی می گردد که  قطب عالم امکان، حضرت صاحب امان، خلیفة ا. به حضرت عیسی (ع) که در مقام وزیر ایشان است در نماز اقتدا می کند؛ چنانچه در کتاب سراسر عجایب و انحرافی خود که مدعی است به او وحی شده و فتوحات المکیه نام دارد  می نویسد:

. ينزل عليه↩ عيسى ابن مريم بالمنارة البيضاء بشرقي دمشق بين مهرودتين متكئا على ملكين ملك عن يمينه و ملك عن يساره يقطر رأسه ماء مثل الجمان يتحدر كأنما خرج من ديماس و الناس في صلاة العصر

 

 

 

 

 

شیخ نورانی در پای منبر فرمودند و ما نقل می کنیم:

ابن عربی با اشاره به حدیث ضعیف اهل سنت حضرت مهدی(عج ا‌.) را از نسل امام حسن (ع) می داند:

گرچه گاهی صوفیان و به ظاهر  عرفای تقلبی چون مولوی در مقوله ی انتساب حضرت مهدی عج ا.  از ابن عربی نیز فرا رفته اند،چنانچه مولوی مدعی است که حضرت مهدی عج ا. می تواند حتی از نسل عمر خلیفه دوم اهل سنت هم باشد:

پس امام حی قایم آن ولیست

خواه از نسل عمر خواه از علیست

مهدی و هادی ویست ای راه‌جو

هم نهان و هم نشسته پیش رو

مولوی ، مثنوی معنوی ،دفتر دوم ،بخش ۲۰

آدرس گنجور آنلاین:

 https://ganjoor.net/index.php?s=خواه از نسل عمر&author=5&cat=105 

اما ابن عربی نیز در کتاب فتوحات مکیه ی خود در یکی از نقل های خود علیرغم اینکه امام مهدی عج ا. را از نسل پیامبر دانسته ولیکن بر خلاف نظر قطعی شیعه و جمهور اهل سنت حضرت صاحب امان عج ا. را از نسل امام حسن (ع) معرفی می نماید:

اعلم أيدنا اللّٰه أن لله خليفة يخرج و قد امتلأت الأرض جورا و ظلما فيملؤها قسطا و عدلا لو لم يبق من الدنيا إلا يوم واحد طول اللّٰه ذلك اليوم حتى يلي هذا الخليفة من عترة رسول اللّٰه ص من ولد فاطمة يواطئ اسمه اسم رسول اللّٰه ص جده الحسن بن علي بن أبي طالب يبايع بين الركن و المقام يشبه رسول اللّٰه ص‌.

 

لینک از مدرسه فقاهت: http://lib.eshia.ir/10511/3/327

با بررسی منابع حدیثی اهل سنت می توان معتبرترین نقل از  حدیث مذکور را در کتاب سنن ابی داوود یافت که این حدیث نیز دارای اشکالات متعدد و ضعف سندی می باشد و در تایید سخن ما سایت وهابی اسلام ویب نیز با اشاره به علمای حدیثی اهل سنت و وهابیت اشکالات متعددی به این حدیث وارد نموده که ما به ذکر مواردی بسنده می کنیم:

- ابن اثیر جزرى (833م) همین حدیث را از ابوداود نقل کرده ولی در آن به جاى لفظ حسن(ع)، لفظ حسین(ع) آمده و گفته است: صحیح این است که مهدى (ع) از نسل حسین بن على (ع) مى‌باشد.[ جزری دمشقی،محمد،اسمی المناقب،(بی جا)،(بی نا)1403ق،ص165-168]

- منذری شارح سنن ابو داود در شرح این روایت گفته است که ابی اسحاق نمی‌تواند مستقیم از على علیه السلام حدیث نقل کند[ چون 
ابی اسحاق در سال 129 ه-ق در گذشته و امام علی در سال 40ق به شهادت رسیده است بنابراین سن او اقتضا نمی کند که ازحضرت نقل روایت کند]
 از این رو حدیثی که او از آن حضرت نقل کرده و ابی داود هم آورده است،منقطع می‌باشد.[
قال المنذري : هذا منقطع ، أبو إسحاق السبيعي رأى عليا عليه السلام رؤية]

- این روایت ضعیف است؛ زیرا کسی که از هارون بن مغیره برای ابو داود حدیث کرده است،مجهول بوده و معلوم نیست چه کسی است[ سایت اسلام ویب:
: هلال بن عمرو الكوفي عن علي وعنه أبو الحسن شيخ لمطرف مجهول . انتهى]

-این حدیث با احادیث فراوان دیگرى که مهدى (ع) را از نسل حسین (ع) مى‌دانند و از نظر بسیاری از اهل سنت صحیح هستند،در تعارض است و توان معارضه با آن همه روایات را ندارد.

-ممکن است اشتباه و تغییری در کلمه صورت گرفته باشد؛ یعنی کلمه "حسین"  در هنگام ثبت به شکل حسن نوشته شده باشد چنانچه  این حدیث را افراد دیگری از ابو داود نقل کرده‌اند که در آن به صورت "حسین"  آمده است.

در ادامه با ارائه اسکن هایی از منابع معتبر مخالفین در تایید ضعف حدیث مورد ادعای ابن عربی سخن خود را پی می گیریم:

↩ البانی سرشناس ترین عالم حدیثی معاصر وهابیت در کتاب سلسلة الاحادیث الضعیفه،جلد ۱۳، صص ۱۰۹۶ و ۱۰۹۷ پس از ذکر حدیث مذکور 

می گوید: 《 هذا منقطع أبو اسحاق السبيعي رأي علي الله عنه رؤية، و قال فيه أبو داود: حدثت عن هارون بن المغیرة 》

قلت: یعنی أن شیخ  أبي داود فيه لم يسم؛ و هو مجهول

پژوهشی درباره ی حضرت ابالفضل العباس (س)

 

 

                        ا.حسن پور نورانی             

مدیر وبلاگ فاطمة اهراء سلام ا. علیها و کانال تخصصی فاطمة اهراء سلام الله علیها

چکیده : 

حضرت ابالفضل العباس (ع) بی شک یکی از سرشناس ترین امامزاده ها در یادکردهای کتب و مجالس محبین و شیعیان بوده و الگوهای رفتاری ایشان مانند وفاداری،شجاعت،غیرت، ادب و ارادت به اهل بیت از زمان قیام امام حسین (ع) تاکنون همانند سراجی، روشنگر راه پیروان مکتب حسینی در زندگی اشخاص می باشد و این شدت ارادت و علاقه به این وجود نازنین به حدی بوده است که شهرهایی از جغرافیای ست ارادتمندان اهل بیت به نام عاشقان این حضرت اشتهار یافته اند. گرچه از نحوه ی ولادت، نامگذاری، محیط تربیت، ازدواج، فرزندان ایشان و مواردی  اینچنین می توان در تاریخ و منابع حدیثی نکاتی را مشاهده نمود ولی یادکردهای تاریخی دقیق از ایشان تا قبل شروع قیام امام حسین (ع) بسیار کم و محدود است و مهمترین منابع ما در بررسی ابعاد مختلف فیزیکی و شخصیتی ایشان رجوع به منابع حدیثی از حضرات معصومین علیهم السلام و برخی روایت های تاریخی اهل سنت می باشد.در این مقاله سعی نموده ایم با دیدی نو به بررسی برخی از ابعاد مختلف حضرت ابالفضل عباس(ع) در حد توان و باتوجه به وجود انواع سانسورها و کمبود منابع تاریخی بپردازیم.

واژگان کلیدی : ابالفضل العباس (ع) ، قیام حسینی ، امام حسین (ع) ، ابعاد مختلف فیزیکی و شخصیتی حضرت عباس (ع)

 مقدمه : 

ابالفضل العباس بن علی بن ابیطالب علیه السلام در نتیجه ی ازدواج مولا علی (ع) با حضرت فاطمه کلابیه ملقب به ام البنین (س) که از شیعیان با بصیرت و آگاه به حق و جایگاه سروری  امامت مولا علی (ع) بودند در چهارم شعبان ۲۶ هجری قمری چشم به جهان گشوده و در مدت ۳۴ سال عمر نازنین خود تا قبل از شهادت در کربلا وجود نازنین سه امام همام حضرات امام علی،امام حسن و امام حسین علیهم السلام به عنوان امام زمانش و حضرات امام سجاد و امام باقر علیهم السلام را درک و با توجه به صلاحدید و اجازه امام زمانشان عمل نمودند.از طرفی شیوه ی تربیتی بی نظیر امام علی (ع) و تاثیرگذاری امامان دیگر معاصر ایشان و حضرت زینب عقیلة العرب و در درجه ی بعدی تربیت شیعی همراه با ادب و شناخت جایگاه امام زمان توسط مادربزرگوارشان، ایشان را به چنان حد اعلای تربیتی رساند که عکس العمل های ایشان در اتفاقات مختلف اعم از اشعار،رجزخوانی ها،نمایندگی و سخنگویی از جانب امام حسین (ع) در شب تاسوعا،جریان امان نامه،نخوردن آب در کنار شط و موارد دیگر به شهادت تاریخ  و  تعابیر بی نظیر حضرات معصومین همانند امام سجاد،امام صادق ،امام هادی علیهم السلام  و امام زمان عج ا. نشان از عظمت بالای شخصیتی و همچنین فهم و درک بی نظیر ایشان به عنوان یک امامزاده و شیعه ی واقعی می باشد و از منظر دیگر نیز مواردی چون حد اعلای آمادگی فیزیکی،توانایی فوق العاده ایشان در میدان داری،سپهسالاری ایشان در سپاه امام حسین (ع)،پاسداری از خیمه ها، شکست محاصره ی دشمن، توامندی فوق العاده شان در جنگ های تن به تن،شجاعت و رشادت ایشان نیز نشانگر بهره مندی شان از تربیت های رزمی امام علی (ع) شجاع ترین مرد عرب می باشد.

با توجه به اینکه خطاب القاب در بین اعراب برگرفته از خصوصیات ظاهری،رفتار و اعمال و همچنین چگونگی عکس العمل شخص به حوادث بر روی  شخص گذاشته می شود،رجوع به این مورد و بررسی آن نیز خالی از لطف نیست و می تواند دریچه ای نو در بررسی ابعاد مختلف مرتبط با حضرت عباس بن علی (ع) باشد که در ادامه سعی می گردد با توجه به عناوین مطروحه به مواردی از ابعاد فیزیکی و شخصیتی این حضرت در حد توان بپردازیم.

اشاره ای در مورد قدرت جسمانی و زیبایی ظاهری حضرت عباس(ع):

●وکان العباس رجلاً وسيماً جميلاً، يركب الفرس المطهم ورجلاه تخطان في الأرض؛ وكان يقال له: قمر بني هاشم. وكان لواء الحسين بن علي معه يوم قتل.

 ●در بين بني هاشم عباس جوان خوش سيما و خوش چهره اي بود، وقتي حضرت سوار اسب درشت هيكل سوار مي شد پاهاي حضرت بر زمين كشيده مي شد، و به او مي گفتند قمر بني هاشم.

نام کتاب : مقاتل الطالبيين نویسنده : ابوالفرج الإصفهاني   جلد : 1 صفحه : 56

لینک ازمدرسه فقاهت:
http://lib.eshia.ir/22033/1/56

● آن حضرت ، خوش سیما و زیبا رو بود و به همین جهت به "ماه بنی هاشم" ملقب گردید ؛قامتی بلند و بازوانی قوی داشت ، مظهر جلال و جبروت کردگار بود و در شجاعت و صفات بعد از حسنین علیهما السلام ،
سرآمد اولاد امیرالمؤمنین بود ، آن حضرت سپهسالار و علمدار مظلوم کربلا بود.

بحارالانوار،جلد ۴۵،صفحه ۳۹

لینک از مدرسه فقاهت: http://lib.eshia.ir/11008/45/39

تکیه گاه بودن ایشان برای معصوم و امام زمان خود

[الأمالي] ، للصدوق اَلْهَمْدَانِيُّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنِ اَلْيَقْطِينِيِّ عَنْ يُونُسَ عَنِ اِبْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْثَابِتِ بْنِ أَبِي صَفِيَّةَ قَالَ:نَظَرَ سَيِّدُ العابِدينَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام إلى‏ عُبَيدِ اللَّهِ بنِ العَبّاسِ بنِ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ علیهم السلام فَاستَعبَرَ ثُمَّ قالَ: ما مِن يَومٍ أشَدَّ عَلى‏ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله مِن يَومِ اُحُدٍ قُتِلَ فيهِ عَمُّهُ حَمزَةُ بنُ عَبدِ المُطَّلِبِ علیهم السلام أسدُ اللَّهِ و أسَدُ رَسولِهِ صلی الله علیه و آله و بَعدَهُ يَومَ مُؤتَةَ قُتِلَ فيهِ ابنُ عَمِّهِ جَعفَرُ بنُ أبي طالِبٍ ثُمَّ قالَ عليه السلام: ولا يَومَ كَيَومِ الحُسَينِ عليه السلام اِزدَلَفَ إلَيهِ ثَلاثونَ ألفَ رَجُلٍ يَزعُمونَ أنَّهُم مِن هذِهِ الاُمَّةِ كُلٌّ يَتَقَرَّبُ إلَى اللَّهِ عزّوجلّ بِدَمِهِ و هُوَ بِاللَّهِ يُذَكِّرُهُم فَلا يَتَّعِظونَ حَتّى‏ قَتَلوهُ بَغياً و ظُلماً و عُدواناً ثُمَّ قالَ عليه السلام: رَحِمَ اللَّهُ العَبّاسَ علیه السلام فَلَقَد آثَرَ و أبلى‏ و فَدى‏ أخاهُ بِنَفسِهِ حَتّى‏ قُطِعَت يَداهُ فَأَبدَلَهُ اللَّهُ عزّوجلّ بِهِما جَناحَينِ يَطيرُ بِهِما مَعَ المَلائِكَةِ فِي الجَنَّةِ كَما جَعَلَ لِجَعفَرِ بنِ أبي طالِبٍ علیهما السلام و إنَّ لِلعَبّاسِ علیه السلام عِندَ اللَّهِ تَبارَكَ وتَعالى‏ مَنزِلَةً يَغبِطُهُ بِها جَميعُ الشُّهَداءِ يَومَ القِيامَةِ.

ل، [الخصال] : مثله مع اختصار.

ثابت بن ابى صفيّه گفت: سَرور عابدان امام زین العابدین سید الساجدین عليه السلام به عبيد اللَّه پسر حضرت عبّاس بن على بن ابى طالب عليهم السلام نگريست و گريست سپس فرمود: بر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله هيچ روزى سخت‏ تر از جنگ اُحُد نبود كه عمويش حضرت حمزة بن عبد المطّلب علیهما السلام شير خدا و شير پيامبر خدا صلی الله علیه و آله در آن كشته شد و پس از آن نبرد موته كه پسر عمويش حضرت جعفر بن ابى طالب علیهما السلام در آن كشته شد سپس فرمود: و هيچ روزى مانند روز امام حسين عليه السلام روز عاشورا نيست سى هزار مرد كه همگى ادّعا مى‏ كردند از اين امّت اند به سوى او حمله بُردند و همگى با ريختن خون او قصد تقرّب به خدا را داشتند و او خدا را به يادشان مى ‏آورد امّا آنان پند نمى ‏گرفتند تا آن كه او را با سركشى و ستم و كُشتند آن گاه فرمود: خداوند حضرت عبّاس علیه السلام را رحمت كند بى هيچ ترديدى ايثار كرد و آزمايش نيكويى شد و خود را فداىِ برادرش كرد تا آن كه دستانش قطع شد و خداوند عزّوجلّ به جاى آن ها دو بال برايش قرار داد كه با آن ها همراه فرشتگان در بهشت پرواز مى‏ كند همان گونه كه براى حضرت جعفر بن ابى طالب علیهما السلام قرار داد حضرت عبّاس عليه السلام نزد خداوند تبارك و تعالى منزلتى دارد كه همه شهيدان در روز قيامت به آن رَشك مى ‏برند.

■أمالى شیخ صدوق،ص۵۴۷،ح۷۳۱ 
■خصال،شیخ صدوق،ص۶۸،ح۱۰۱

●https://hadith.inoor.ir/hadith/231908/بحار-الأنوار/امام-سجاد-(علیه-السلام)?SourceID=1407&PageType=ViewTranslate

●http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/1552_العوالم-الإمام-الحسين-ع-الشيخ-عبد-الله-البحراني/الصفحة_344

●http://lib.eshia.ir/15339/1/68

●http://lib.eshia.ir/15033/1/548/السلام

حضرت عباس با بصیرتی بی نظیر در شناساندن امام حسین (ع) به امت زمانه اش نائل به مقامی بالاتر از جایگاه جناب عمار نسبت به مولا علی (ع)  شدند:

آری حضرت ابالفضل العباس (ع) ضمن اینکه خود در شناخت جایگاه امام زمان خود با تکیه بر قدرت بصیرت و ایمان فردی موفق بودند بلکه برای اطرافیان  نیز  بصیرت سازی می نمودند و نقشی عمار گونه نیز در قیام  امام حسین (ع) داشتند و بی دلیل نیست که امام صادق بحرالحقایق (ع) در تحلیل ارزش والای شخصیت حضرت عباس (س) می فرمایند:
حضرت ابوالفضل علیه السلام در کلام امام صادق علیه السلام
[مصادر اهل سنت]

کان عمنا العباس بن علي نافذ البصيرة صلب الايمان جاهد مع أبي عبد الله وأبلى بلاء حسنا ومضى شهيدا

امام صادق علیه السلام فرمود: عموی ما عباس علیه السلام بصیرتی نافذ و بینشی عظیم و ایمانی شدید داشت، در محضر امام حسین علیه السلام جهاد نمود و امتحان بسیار بزرگی پس داد و به شهادت رسید.

 

عمدة الطالب فی نسب آل ابی طالب.ص629.ط مکتبة جل المعرفة_مکتبة التوبة

●https://www.google.com/url

●https://books.google.com/books?id=Bo-BDwAAQBAJ&pg=PT508&lpg=PT508&dq

حضرت ابالفضل العباس (ع) و سربلندی در آزمایش الهی:

آری ایشان مصداق واقعی آیات ذیل هستند:

  إِنَّمَا اَلْمُؤْمِنُونَ اَلَّذِينَ آمَنُوا بِاللّٰهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتٰابُوا وَ جٰاهَدُوا بِأَمْوٰالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اَللّٰهِ أُولٰئِكَ هُمُ اَلصّٰادِقُونَ  ﴿الحجرات،۱۵﴾
 در حقیقت، مؤمنان کسانى اند که به خدا و پیامبر او گرویده و شک نیاورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد کرده اند؛ اینانند که راست کردارند. 

 إِنَّ اَلَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوٰاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اَللّٰهِ أُولٰئِكَ اَلَّذِينَ اِمْتَحَنَ اَللّٰهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوىٰ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِيمٌ  ﴿الحجرات ، ۳﴾
 کسانى که پیش پیامبر خدا صدایشان را فرو مى کشند همان کسانند که خدا دلهایشان را براى پرهیزگارى امتحان کرده است؛ آنان را آمرزش و پاداشى بزرگ است. 

 إِنَّمٰا أَمْوٰالُكُمْ وَ أَوْلاٰدُكُمْ فِتْنَةٌ وَ اَللّٰهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ  ﴿التغابن،۱۵﴾
 اموال شما و فرزندانتان صرفا[وسیلهء] آزمایشى [براى شما]یند، و خداست که نزد او پاداشى بزرگ است.

 إِنَّ اَللّٰهَ يُحِبُّ اَلَّذِينَ يُقٰاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيٰانٌ مَرْصُوصٌ  ﴿الصف،۴﴾
 در حقیقت، خدا دوست دارد کسانى را که در راه او صف در صف، چنان که گویى بنایى ریخته شده از سرب اند، جهاد مى کنند. 

و  آنچنان سربلند از آزمایش و امتحان الهی بیرون آمدند که هم از طرفی مورد تحسین امامان بزرگوار ما قرار گرفتند و هم به چنان جایگاهی دست یافتند که تمام شهیدان به جایگاهشان غبطه می خورند:

چنانچه در بخشی از زیارت ناحیه مقدسه امام هادی (ع) از زبان آن حضرت چنین می خوانیم: سلام بر ابوالفضل العباس، پسر امیرالمؤمنین؛ آنکه با کمال مواسات و ایثار و برادری، جانش را نثار برادرش حسین(علیه السلام) کرد؛ آنکه دنیا را وسیله آخرت قرار داد؛ آنکه خود را فداکارانه فدای برادر نمود؛ آنکه نگهبان دین و سپاه حسین(علیه السلام) بود؛ آنکه تلاش بسیار برای آبرسانی به لب تشنگان نمود؛ آنکه دو دستش در راه خدا قطع شد.»

و در بخشی دیگر نیز شاهد سلام گفتن  امام زمان(عج) بر عباس (ع) در زیارت نامه منسوب به حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) مشهور به زیارت ناحیه می خوانیم : سلام بر عباس فرزند امیرمؤمنان(علیه السلام) که جانش را در راه مواسات با برادرش تقدیم نمود و دنیایش را در راه تحصیل آخرت صرف کرد و جانش را برای حفاظت از برادرش قربانی فرمود».

چنانچه مواسی» یکی از القاب دیگر حضرت ابوالفضل (ع) است. او از همه چیز دل بریده بود و تنها به حسین (ع) دل بسته بود و همه هستی خویش را نثار او نمود. همیاری، برادری و پیوند پرمحبت و تنگاتنگ او با امام حسین (ع) همچون همیاری و پیوند عاشق حقیقی به معشوق بود.

http://www.imam-khomeini.ir/fa/n2256 سرویس_های_اطلاع_رسانی/اخلاق_و_عرفان/جایگاه_حضرت_عباس_ع_در_زیارت_معصومین_ع_

جایگاه ویژه ی حضرت ابالفضل العباس (ع)  در نزد امام حسین (ع):

خطاب های امام حسین (ع) در مورد حضرت عباس نشان دهنده ی عظمت جایگاه ایشان می باشد:

امام حسین(سلام الله علیه) روز عاشورا فرمودند؛
 بنفسی انت (جانم به فدایت). 

●http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/1691_موسوعة-كلمات-الإمام-الحسين-ع-لجنة-الحديث-في-معهد-باقر-العلوم-ع/الصفحة_467

●https://books.google.com/books?id=8cdwDwAAQBAJ&pg=PT313&lpg=PT313&dq=%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%A8+%D8%A8%D9%86%D9%81%D8%B3%DB%8C+%D8%A7%D9%86%D8%AA+%DB%8C%D8%A7+%D8%A3%D8%AE%D9%8A*%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3%D8%9F&source=bl&ots=GcuezGyKcY&sig=ACfU3U0Vga3gsYVPpaPHnEGzLYk15YNMDg&hl=ar&sa=X&ved=2ahUKEwj099mmw8rhAhWIyKQKHcT9D7UQ6AEwE3oECAkQAQ

همچنین زمانی که آن بزرگوار به شهادت رسید ، حضرتش فرمودند: الآن انکسر ظهری ــ الآن پشتم شکست ».

●http://lib.eshia.ir/760/45/42
●http://lib.eshia.ir/16055/1/472
●http://lib.eshia.ir/10509/2/34
●http://lib.eshia.ir/71724/1/141

کنیه ها و القاب حضرت عباس و مفاهیم والای آنها:

ابتدا قبل از پرداختن به القاب و کنیه های مولا ابالفضل العباس لازم بذکر است که در مورد واژه ی عباس توضیح دهیم:

در کتب لغت در مورد واژه عبّاس» آمده است : عبس الرجل يعبس عبوسا، و هو عابس الوجه: غضبان، و عبّاس إذا كثر ذلك منه‏»؛ کسی که دارای شدت غضب هست»(1)
با توجه به دلاوری،شجاعت و غیرت بی نظیر باب الحسین علیه‌السلام ، در حفاظت از حرم و حریم اسلام و ولایت این نام برازنده ایشان هست.
چنانچه می دانیم در ادبیات عرب شیر اسامی متعددی دارد و در بعضی از کتب لغت عبّاس» را نیز به معنای یکی از اسامی شیر آمده است.ابن منظور از ابن اعرابی نقل می‌کند: العَبَّاسُ‏ الأَسد الذي تهرب منه الأُسْدُ؛ و به سمي الرجل‏ عَبَّاساً»؛عبّاس ، شیری است که دیگر شیران از او می‌گریزند»(2)

الف) کنیه ها
عظمت آثار و صفات حضرت عباس علیه السلام، کنیه های درس آموزی برای همگان جلوه گر ساخته است که عبارتند از:
1. ابوالفضل 
این کنیه، مشهورترین کنیه حضرت عباس علیه السلام است که به یقین نشان از فضیلت های بی شمار او در عرصه های مختلف زندگانی؛ یعنی کودکی، نوجوانی و جوانی دارد که هریک آینه ای شفّاف و روشنگر از ویژگی های ارزشمند محسوب می شود.(3) مورّخان نقل نموده اند: نامیده شدن او به ابوالفضل، به خاطر یکی از دو علّت زیر بوده است:
الف) پسری به نام فضل داشت. 
ب) چون سراسر زندگی آن حضرت سرشار از فضیلت بوده؛ زیرا ابوالفضل یعنی پدر فضیلت ها. 
به نظر می رسد که علت دوم، مناسب تر باشد. 
2. ابوالقاسم 
ابوالقاسم کنیه دیگری است که جابربن عبدالله انصاری در زیارت اربعین، خطاب به حضرت عباس علیه السلام گفته است:
السلام علیک یا اباالقاسم! السلام علیک یا عباس بن علی!(4)
3. ابوالقِربَه 
این کنیه، سومین کنیه حضرت عباس علیه السلام است که دلاوری و مردانگی در امواج پرتلاطم آن جلوه گر است و حکایت از شکافتن سینه سپاه دشمن در رسیدن به آب گوارای شریعه دارد تا کام تشنگان، کودکان و ن را سیراب سازد.(5)
توضیح اینکه: منصب سقایت و آب رسانی به تشنگان، که یکی از ارجمندترین و زیباترین برنامه های اسلامی و انسانی است، یکی از کارهای مهمّ حضرت عباس علیه السلام بود و حتی شهادت او در زمانی واقع شد که برای آوردن آب به شریعه فرات رفته بود. 
ب) القاب 
1. قمر بنی هاشم 
همان گونه که ذکر شد، حضرت عباس علیه السلام از زیبایی ویژه ای برخوردار بود و به خاطر سیمای سپید، سیرت زیبا و ملکوتی و قامت رعنا و رشیدش او را ماه خاندان بنی هاشم و قمر بنی هاشم» می خواندند. همچنین همگان در مدح ابّهت پرشکوه و سرافرازی عظمتش زبان می گشودند و چنین لقبی را برازنده وجود او می دانستند. 
2. باب الحوائج 
از آنجا که حضرت عباس علیه السلام در اثر فداکاری ها، اخلاص و خصال والای انسانی در پیشگاه خداوند دارای مقام بسیار ارجمند و آبروی مخصوص گردید، خداوند مقام و لقب باب الحوائج» را به حضرتش عطا فرمود و وجود عظیم او را شایسته این لقب دانست. توسّل به ذیل عنایت او نیز موجب رواشدن حاجات است؛ زیرا پذیرش شفاعتش در درگاه خداوند، قطعی است. او کریمی است از دودمان کریمان و وسیله ای برای تقرّب به درگاه الهی، که سالیان بسیار، شیعه و سنّی و مسلمان و غیر مسلمان دست دعا و چشم امید به سوی او داشته، از کرامات شیرین و زلال معرفت او ناگفته های گفتنی فراوانی دارند. نویسندگان، عالمان و محقّقان بسیاری، در این باره کتاب ها به رشته تحریر در آورده اند.(6)
3. طیّار
طیّار» لقبی است که امام سجّاد علیه السلام از بلندای بینش خود، عمویش را بدان ستود و جلوه ای از جلوه های قدسی ابوالفضل علیه السلام را آشکار نمود. 
4. سقّا
منصب سقایت و آب رسانی، یکی از خدمات بزرگ در تاریخ حج است و آب دادن تشنگان، از مستحبات و گاه واجبات دینی شناخته می شود. 
حضرت ابوالفضل علیه السلام از پدرش علی علیه السلام که در جنگ بدر، با کمال شجاعت کنار چاهی که نزدیک دشمن بود، رفت و از آن برای مسلمانان آب آورد؛(7) لقب سقّایی را به ارث برده بود. وی در ماجرای کربلا از مدینه تا مکّه و از مکّه تا کربلا سرپرست آب رسانی به کاروان امام حسین علیه السلام و حیوانات آنها بود. 
با توجّه به اینکه همراهان امام حسین علیه السلام در آغاز، بیشتر از هزار نفر بودند، با افزودن حیواناتشان، نتیجه می گیریم که تأمین آب برای آنها کار بسیار مهمّی بوده است که حضرت عباس علیه السلام انجام می داده و وی حقیقتاً برازنده این لقب بوده است. 
5. علمدار
علمدار»؛ دارنده بیرق لشکر و برگیرنده عَلَم سرافرازی که بسان نگینی، نمایانگر انسجام سپاه، استمرار مبارزه و خروش سپهسالار علیه دشمن است. این نشانِ پرافتخار، به عهده ابوالفضل علیه السلام بود. 
6. اطلس 
حضرت عباس علیه السلام را اطلس» می خواندند؛ زیرا این لغت به معنی سرخِ تیره رنگ، شجاع، چابک، دلاور و دریادل است. آن حضرت در صحنه های گوناگون، شجاعت و دلاوری خود را نشان داده بود؛ به طوری که حتّی دست هایش را قطع کردند؛ ولی تسلیم نشد و همچنان می جنگید و ترس در قاموس زندگی او وجود نداشت.(8)
7. الشّهید
یعنی والاگوهری که توفیق شهادت یافت. حضرت ابوالفضل علیه السلام به راستی از آن دسته افرادی است که شایسته عنوان عمیق شهید و شهادت است و به تمام امتیازات شهادت نائل گردید و از برجستگان در میان شهیدان سرافراز است. او کسی است که دست هایش زودتر از خودش به بهشت برین خداوند شتافتند و سر بریده اش به گونه ای ضربه دید که صورتش مشخّص نبود.(9) امام سجّاد علیه السلام نیز وقتی به کنار پیکر مطهّر ابوالفضل العباس علیه السلام آمد، خطاب به او فرمود:
و علیک مِنّی السّلامُ مِن شهیدٍ مُحتَسبٍ؛ ای شهید مخلص راه خدا، سلام من بر توباد!(10)
8. عبد صالح 
عبد صالح» به معنی بنده نیکوکار خداوند است. این لقب از زیارتنامه حضرت عباس علیه السلام از زبان امام صادق علیه السلام گرفته شده است. 
ای نام تو جانْ پناه مردم          چون بحرِ بلا کند تلاطم 
باشد لقب تو عبدصالح          همچو لقب امام هفتم (11)
9. حامی الضّعینه 
ضعینه» به معنی هودج است. این لقب به مفهوم حامی بانوان است، کنایه از اینکه حضرت ابوالفضل علیه السلام حامی بانوان هودج نشین در سفر کربلا بوده است. در این سفر، حضرت از آنها نگهبانی می کرد و آنان در پناه چنین نگهبانی نیرومند و شجاع هیچ گونه نگرانی نداشتند.(12)
10. فادی 
فادی»؛ یعنی فداکار. حضرت عباس علیه السلام به راستی فداکاری را به آخرین حدّ و مرز خود رسانید و برادران خود، هستی خود و حتی دو پسر خویش را فدای دین، امام حسین علیه السلام و آرمان آن حضرت نمود و حقّ جهاد و جانبازی را با تلاشی بی نظیر تا آخرین نفس و قطره خون انجام داد.(13)
11. المُستجار
مُستجار»؛ یعنی پناهگاه. از القاب حضرت ابوالفضل علیه السلام اینکه پناه برای پناهندگان بود. شاعر معروف، فهیم و مخلص اهل بیت علیهم السلام شیخ محمدرضا اُزری در شأن حضرتش قصیده ای سرود.(14) هنگامی که این مصراع را سرود:
یَومَ ابوالفَضل استجارَ به الهُدی؛ روز عاشورا، روزی است که حسین علیه السلام، مخزن هدایت، به عباس علیه السلام پناه برد.» 
سپس صحّت این مطلب را در نظر خود بعید دانست و گفت: شاید این سخن مورد قبول امام حسین علیه السلام واقع نگردد!
شب در عالم خواب، امام حسین علیه السلام به او فرمود: آنچه را گفته ای صحیح است، من به برادرم پناهنده شدم! مصرع دوم این شعر را با این جمله تکمیل نما:
والشَّمس مِن کَدِرِ العَجاجِ لِثامُها؛ در آن هنگام به عباس پناه بردم که بر اثر حمله ها و درگیری و گرد و غبار، بین زمین و آسمان تیره و تار شده بود، به طوری که نقاب گرد و غبار جلوی نور خورشید را گرفته و هوا را تاریک نموده بود.»(15)
12. ضِیْغَمْ 
گاهی حضرت عباس علیه السلام را ضیغم» و گاهی ضرغام» که هردو به معنی شیر ژیان و چابک است، می خواندند؛ چرا که او در میدان رزم با دشمن چون شیری نیرومند بود که به گلّه روباه حمله می کرد، دهها و صدها نفر را در حمله های حیدری خود به خاک مذلّت می افکند. 
از القاب دیگری که به حق به حضرت عباس علیه السلام نسبت داده اند، می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
13. ظهرالولایة (پشتیبان ولایت و امامت). 
14. مُؤثِر (ایثارگر). 
15. مُواسی (مواسات و برادری). 
16. واقی (نگهبان). 
17. ساعی (تلاشگر). 
. باب الحسین علیه السلام. 
19. سردار و پیشتاز. 
20. البَطَلُ العلقمی (قهرمان نهر علقمه). 
21. فرمانده لشکر. 
22. صدّیق (بسیار راستگو). 
23. حامل اللّوا (پرچمدار). 
24. صابر
کسی که در تحمّل همه سختی های راه تا مرحله شهادت، شکیبایی اش را از دست نداد و احساساتش بر صبرش غلبه نکرد. 

پانوشت ها:

1.

2.

3.مولد العباس بن علی(ع)، محمدعلی الناصری البحرینی، ص 56. 
4. مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی، زیارت اربعین منسوب به جابر بن عبدالله انصاری. 
5. بطل العلقمی، ج 2، ص 8. 
6. جهت مطالعه و اطلاع از کرامات گسترده و دریای بیکران عنایات حضرت عباس(ع)، ر.ک: خصائص العبّاسیه، آیةالله کلباسی نجفی؛ العباس، سید عبدالرزّاق مقرّم؛ چهره درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس(ع)، علی ربّانی خلخالی، ج 1؛ زندگانی پرچمدار کربلا، معارف مظفّری، معجزات و کرامات حضرت عباس(ع)، آیةالله حاج میرزا هادی خراسانی؛ پرچمدار نینوا، محمّدی اشتهاردی؛ کرامات حضرت ابوالفضل(ع)، سید علی حسینی قمی؛ باب الحوائج(ع)، عبدالحسین مؤمنی؛ اعلام الناس فی فضائل العباس؛ سید سعید بن سید ابراهیم بهبهانی؛ تذکرةالشّهداء، ملاّحبیب کاشانی؛ کرامات باب الحوائج حضرت ابوالفضل(ع)،سیدبشیرحسینی. 
7. این ماجرا در کتاب اعلام الوری،ص 192آمده است. 
8. شخصیت قمربنی هاشم(ع)، عطایی خراسانی، ص 57 و 58. 
9.کامل اّیارة،جعفربن محمدبن قولویه قمی،ص 258. 
10. مقتل الحسین، سید عبدالرّزاق مقرّم، ص 398. 
11. ای اشک ها بریزید، حبیب الله چایچیان(حسان). 
12. پرچمدار نینوا، ص 76 و 77. 
14. مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 112. 
15. نُه شعر این قصیده در منتخب التّواریخ، ص 260 ذکر گردیده است. 
16. ر.ک:پرچمدارنینوا،ص 75 و 76؛ معالی السّبطین، ج 2، ص 44؛ فرسان الهیجاء، ج 1، ص 9.

نتیجه گیری  :

با توجه به موارد مذکور راز واقعی دستیابی حضرت ابالفضل العباس علیه السلام به این مقام و جایگاه های بی نظیر از جمله باب الحوائج بودن ایشان را باید در ادب و شناخت و درک بی نظیر ایشان در مورد اهل بیت علیه السلام با الگو گیری از مادر بزرگوار ایشان حضرت ام البنین (س) که ایشان نیز به مقام باب الحوائجی در سایه ی همین ادب و شناخت و فدا نمودن تمام هستی شان در راه اهل بیت علیهم السلام  رسیده اند دانست و به عنوان شاهد به بخشی از اشعار هر دو بزرگوار در باب ارادتشان به امام معصوم اشاره نمود:

 چنانچه علّامه مامقانی می نویسد : از علوّ مقام امّ البنین علیها السلام همین بس که وقتی بشیر بن جذلم خبر شهادت فرزندانش را به او داد، فرمود :

رگ های قلبم را بریدی ! فرزندانم و هر آنچه در زیر آسمان است به فدای اباعبدالله الحسین علیه السلام باد».

● ﺭﻳﺎﺣﻴﻦ ﺍﻟﺸﺮﻳﻌﺔ : ﺝ 3، ﺹ 294ت

و همچنین حضرت ابالفضل العباس در پای آب فرات با سرودن شعری به مضمون ذیل می گوید:

یا نَفسُ مِن بعدِ الحُسین هُونى

 

مِن بعده لاکُنتِ اِنْ تَى.

 

هذَا الحسین وارِدُ المَنونِ

 

و تَشْرَ بینَ بارِدَ المعین

 

تاللّه ما هذا فِعالُ دینى

 

اى نفس! پس از حسین خوار باش و پس از او مبادا که زنده باشى. حسین، شربت مرگ را مى چشد و حال آنکه تو آب سرد و گوارا مى نوشى؟ این کردار از من بعید است؟

●قسمتی از رجز حضرت عباس:https://hawzah.net/fa/Magazine/View/5764/6127/65108

 

 یا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِكْشِفْ كَرْبى بِحَقِ اَخْیكَ الْحُسَیْنِ 313


امام حسین (ع) جان شیرین رسول ا. (ص) و مظهر الگوی آخر امان

 

 

حجت الاسلام و المسلمین شیخ کاظم حسن پور النورانی، حافظ و شارح خطبه فدکیه ، صحیفه سجادیه و نهج البلاغه در شب میلاد حضرت امام حسین (ع) مواردی را مطرح نمودند که در ادامه به آنها می پردازیم:

 

امام حسین (ع) به عنوان یکی از حسنین و اسباط جان شیرین رسول ا. (ص) و برترین موجود آفرینش ، حتی بنا به اسناد مخالفین  شیعه  از لحاظ ظاهری  شبیه ترین اشخاص به  پیامبر (ص) هستند :

شخصیتی هستند که چگونگی توجه مسلمانان  نسبت به ایشان باعث تاثیر مستقیم در زندگی و جامعه شان می گردد زیرا که بنا به حدیث معروف در بین شیعه و سنی 《  حُبّ و غضب 》 نسبت به ایشان  مصداق  حب  و غضب رسول ا.  (ص)  به طور جزء  و  عام می باشد  و  نتیجه  این     《 حب و غضب 》به طور مستقیم به " الله " و ملائک مقربش نیز مرتبط خواهد شد و این یعنی اینکه پیامدهای بعدی آن  در دنیا و آخرت موردی نیستند که بتوان از کنار آنها براحتی گذشت و با بهشتی و یا  جهنمی شدن مستقیما مرتبط است و در این باب اتفاقا بزرگان و شارحان کتب صحیح اهل سنت نیز با ما هم نظر هستند چنانچه ↩حافظ سندی که بر " سنن ابن ماجه " حاشیه زده نیز قائل به اتحاد جزء و عام بین رسول ا. (ص) و حضرت 《 امام حسین علیهم السلام 》است.

و البته که شاهد ما حدیث معروف دیگر نزد شیعه و سنی از رسول ا. (ص) که در  آن 《 حضرات حسنین علیهم السلام سرور و سالار شباب اهل الجنة 》 معرفی شده اند:

 

این عظمت امام حسین (ع)  یک دستور العمل و خروجی عالی برای ما دارد که اتفاقا بازهم در این امر حضرات معصومین راهکار نشان داده اند؛ چنانچه کوچکترین مورد با استفاده از↩ تربت کربلا به عنوان مهر در نماز ↪شروع می شود و علیرغم اینکه در این مورد روایت به حد تواتر رسیده، حتی روایت صحیح السند هم داریم:

 

 و با بازآموزی ها و ترویج فرهنگ و احادیث منقول توسط  ائمه ای که فرزندان امام حسین(ع) هستند این امر ادامه یافته است: چنانچه از روایات  برداشت می شود؛ عظمت تربت کربلا ابتدا توسط شخص رسول ا.(ص) مطرح گردیده: 

↩ابن قولویه قمی رضوان الله علیه روایت کرده است:

 حَدَّثَنِی أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ تَعَالَى قَالَ حَدَّثَنِی سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی خَلَفٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ یَحْیَى الْحَلَبِیِّ عَنْ هَارُونَ بْنِ خَارِجَهَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ جَبْرَئِیلَ ع أَتَى رَسُولَ اللَّهِ ص وَ الْحُسَیْنُ ع یَلْعَبُ بَیْنَ یَدَیْهِ فَأَخْبَرَهُ أَنَّ أُمَّتَهُ سَتَقْتُلُهُ قَالَ فَجَزِعَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَ أَ لَا أُرِیکَ التُّرْبَهَ الَّتِی یُقْتَلُ فِیهَا قَالَ فَخَسَفَ مَا بَیْنَ مَجْلِسِ رَسُولِ اللَّهِ ص إِلَى الْمَکَانِ الَّذِی قُتِلَ فِیهِ الْحُسَیْنُ ع حَتَّى الْتَقَتَا الْقِطْعَتَانِ فَأَخَذَ مِنْهَا وَ دُحِیَتْ فِی أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَهِ عَیْنٍ فَخَرَجَ وَ هُوَ یَقُولُ طُوبَى لَکِ مِنْ تُرْبَهٍ وَ طُوبَى لِمَنْ یُقْتَلُ حَوْلَکِ قَالَ وَ کَذَلِکَ صَنَعَ صَاحِبُ سُلَیْمَانَ تَکَلَّمَ بِاسْمِ اللَّهِ الْأَعْظَمِ فَخُسِفَ مَا بَیْنَ سَرِیرِ سُلَیْمَانَ وَ بَیْنَ الْعَرْشِ مِنْ سُهُولَهِ الْأَرْضِ وَ حُزُونَتِهَا- حَتَّى الْتَقَتِ الْقِطْعَتَانِ فاجْتَرَّ الْعَرْشَ قَالَ سُلَیْمَانُ یُخَیَّلَ إِلَیَّ أَنَّهُ خَرَجَ مِنْ تَحْتِ سَرِیرِی- قَالَ وَ دُحِیَتْ فِی أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَهِ الْعَیْن‏.


⭕ امین ترین مخلوق در نزد الهی و اشاره به ازدواج صدقا

 

 

 

 

 

 

 

⭕ رسول خدا صلی الله علیه و آله پیرامون ازدواج آن حضرت فرمودند:


حضرت صدیقه کبری علیها السلام شفیعه روز جزاء

 

 

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها